سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
پشتیبانخانهنشانی ایمیل من

مملی بگیر

هیچ مسلمانی، پس از بهره اسلام آوردن، بهره ای همچون برادری خدایی به دست نیاورده است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

 RSS 

کل بازدید ها :

57538

بازدیدهای امروز :

29

بازدیدهای دیروز :

22


درباره من


لوگوی من

مملی بگیر


 اوقات شرعی


لوگوی دوستان



اشتراک

 


آوای آشنا


نوشته های قبلی

آرشیو مملی


[ خانه | مدیریت وبلاگ | شناسنامه | پست الکترونیک ]

مختار باشی تاریخ دوشنبه 86/12/27 ساعت 4:27 عصر

خانم جوانی درسالن فرودگاه منتظر نوبت پروازش بود.او روی صندلی دسته داری در قسمت ویژه نشست. در کنار اوبسته ای کلوچه بود مردی نیز نشسته بود که مجله اش را باز کرد و مشغول خواندن شد

وقتی او اولین کلوچه اش را برداشت مرد نیز یک کلوچه برداشت در این هنگام احساس خشمی به او دست داد با خود فکر کرد عجب رویی دارد.

هر بار که او کلوچه ای بر می داشت مرد نیز با کلوچه ای دیگر از خود پذیرایی می کرد. این عمل او را عصبانی تر می کرد.

وقتی که فقط یک کلوچه باقی مانده بود با خود فکرکرد حالا این مردک چه خواهدکرد ؟

سپس مرد آخرین کلوچه را نصف کرد ونیمه آن را به اوداد.

بله؟ دیگه خیلی رویش را زیاد کرده بود .تحمل او هم به سر آمده بود.

بنابر این کیف و کتابش را برداشت و به آنطرف سالن رفت.

وقتی که در صندلی هواپیما قرار گرفت در کیفش را باز کرد تا عینکش را برداردو در نهایت نعجب دید که بسته کلوچه اش دست نخورده آن جاست. تازه یادش آمد که اصلا بسته کلوچه اش را از کیفش در نیاورده بود.

خیلی از خودش خجالت کشید. متوجه شد که کار زشت در واقع از خود او سر زده است.مرد بسته کلوچه اش را بدون این که خشمگین شود با او قسمت کرده بود.




 

[ خانه | مدیریت وبلاگ | شناسنامه | پست الکترونیک ]

©template designed by: www.parsitemplates.com