دوست من کودکی ها را به هیچ دلیل و بهانه رها مکن که ور شکست ابدی خوا هی شد .
اه که در کودکی چه بی خیالی بیمه کننده ای هست و چه نتر سیدنی از فر دا .
مگر چه عیب دارد که انسان حتی در هشتاد سا لگی هم الک دولک بازی کند و گرگم به هوا ....
جدا مگر چه عیب دارد ؟ مگر چه خطا هست در اینکه برای چیدن یک دانه تمشک رسیده که
لا به لای شا خه های به هم تنیده جا خوش کرده است ان همه تیغ را تحمل کنیم ؟
مگر کجای قا نون به هم می خورد اگر من و تو و جمع بزرگی از یاران و همسایگانمان در یک روز
زرد پاییزی صد ها باد بادک رنگین را به اسمان بفر ستیم و کو دکانه به رقص های خالی از گناه
انها نگاه کنیم ؟.........
برای انکه لحظه هایی سر شار از خلو ص و احساس و عا طفه داشته باشی باید که چیزهایی را
از کودکی با خود ت اورده باشی و گهگاه کا ملا سبکسرانه و بازیگو شانه رفتار کرده باشی .
هر گز از کودکی خویش انقدر فا صله مگیر که صدای فر یاد ها ی شاد ما نه اش را
نشنوی یا صدای گر یه های مملو از گر سنگی و تشنگی اش را .....